سایه

سایه

  

خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری

 

لحظه های کاغذی را ، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی ، زندگی های ا داری

 

آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پا یین

سقفهای سرد و سنگین ، آسمان های اجاری

 

با نگاهی سرشکسته ، چشمهایی پینه بسته

خسته از درهای بسته ، خسته از چشم انتظاری

 

صندلی های خمیده ، میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده ، گریه های اختیاری

 

عصر جدول های خالی ، پارکهای این حوالی

پرسه های بی خیالی ، نیمکت های خماری

 

رونوشت روزها را ، روی هم سنجاق کردم :

شنبه های بی پناهی ، جمعه های بی قراری

 

عاقبت پرونده ام را ، با غبار آرزوها

خاک خواهد بست روزی ، باد خواهد برد باری

 

روی میز خالی من ، صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیت ها ، نامی از ما یادگاری

 

 

نوشته شده در سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:خسته , آرزوها,ساعت 15:17 توسط pedram.ghanbary| |


Power By: LoxBlog.Com